اول دفتر به نام ایزد دانا
سلام.
در این وبلاگ مطالب مختلفی (تقریبا همه چی) را قرار خواهم داد.
حتما نظر بدهید و لایک کنید .
اول دفتر به نام ایزد دانا
صانع پروردگار حی توانا
اکبر و اعظم، خدای عالم و آدم
صورت خوب آفرید و سیرت زیبا
از در بخشندگی و بندهنوازی
مرغ هوا را نصیب و ماهی دریا
قسمت خود میخورند، مُنعِم و درویش
روزی خود میبرند پشّه و عَنقا
حاجت موری به علم غیب بداند
در بُنِ چاهی به زیر صخرهٔ صَمّا
جانور از نطفه میکند، شکر از نی
برگِ تر از چوب خشک و چشمه ز خارا
شربت نوش آفرید از مگسِ نَحْل
نَخل تناور کند ز دانهٔ خرما
از همگان بینیاز و بر همه مشفق
از همه عالم نهان و بر همه پیدا
پرتو نور سُرادِقات جَلالش
از عظمت، ماورای فکرت دانا
خود نه زبان در دهان عارف مدهوش
حمد و ثنا میکند، که موی بر اعضا
هر که نداند سپاس نعمت امروز
حیف خورد بر نصیب رحمت فردا
بار خدایا مُهَیْمِنی و مُدَبِّر
وز همه عیبی مقدّسی و مُبَرّا
ما نتوانیم حق حمد تو گفتن
با همه کَرّوبیان عالم بالا
سعدی از آنجا که فهم اوست سخن گفت
ور نه کمال تو، وَهْم کی رسد آنجا؟
جناب سعدی ، دیوان اشعار ، غزلیات ، غزل شماره ۱
دیدگاهها (۱)
مهدی
۰۲ مرداد ۰۱ ، ۱۰:۲۷
خونسردیتو حفظ کن 😂
پاسخ:
۲ مرداد ۰۱، ۱۰:۲۹